رقابت بین هنرمندان یکی از تاریک ترین وجوهی است که می توانیم در دنیای هنر پیدا کنیم، چیزی به اندازه حسادت مردم، انسانی و طبیعی که در برخی موارد در آثار هنری منعکس می شود. این مورد مربوط به اثری است که در اینجا به ما مربوط می شود، هرکول و کاکو، یک گروه مجسمه سازی که توسط هنرمند Baccio Bandinelli، رقیب مستقیم و رقیب بزرگ هنرمند Miguel Ángel Buonarroti ساخته شده است..
در مدت کوتاهی، میکل آنژ به یکی از برجسته ترین چهره های هنری در کل ایتالیا تبدیل شد، شهرت او به لطف سفارشات عالی از مهمترین مشتریان لحظه به لحظه بیشتر می شد و نبوغ او بی نظیر بود. نبوغ و خوش شانسی نابغه رنسانس او را نسبت به دیگر هنرمندان برجسته نیز حسادت کرد و شاید رقابت او با باندینلی یکی از بدنام ترین آنها بود.
Baccio Bandinelli (۱۴۹۳ - ۱۵۶۰) نقاش و مجسمه‌ساز فلورانسی بود. باندینلی، پسر یک زرگر، به زودی استعداد زیادی برای هنرهای زیبا نشان داد و یکی از برجسته ترین شاگردان هنرمند فرانچسکو روستیچی بود. باندینلی که همیشه به خانواده مدیچی وفادار بود، در اوایل دهه 1930 توسط پاپ کلمنت هفتم مأمور ساخت این مجسمه شد، اما زمانی که این اثر در مرحله اجرا بود، خانواده مدیچی مجبور به ترک فلورانس و همراه با آن شدند. حامیان او تا آن زمان نبودهنگامی که خانواده کنترل شهر را دوباره به دست گرفتند و باندینلی سرانجام توانست کار خود را به پایان برساند، نیروهای کارلوس پنجم مداخله کردند.
گروه نماینده یکی از مبارزات هرکول است. هنگامی که نیمه خدا از گله گریون مراقبت می کرد، کاکو غول پیکر یکی از گاوهای او را اسیر کرد و هنگامی که هرکول برای نجات او رفت، کاکو گردبادهای آتش را از دهان او پرتاب کرد. نیمه خدا غول را به پایان رساند و با چماق او را تا سر حد مرگ کوبید. این دقیقا همان لحظه ای است که هنرمند برای نمایش مجسمه اش انتخاب کرده است، هرکول بدن بی جان کاکوس را در دست دارد در حالی که در دست دیگر او هنوز چماق را در دست دارد.
آثار باندینلی قصد رقابت با دیوید میکل آنژ را داشت. از سوی دیگر، و طبق تواریخ آن زمان، باندینلی با این تصور که نبوغ فلورانسی در به یاد ماندنی بودن قطعات او نهفته است، اختلاف شدیدی داشت. شاید به همین دلیل ارتفاع گروه هرکول و کاکو از پنج متر فراتر می رود، اما با وجود این، به شکوه هیچ یک از قطعات میکل آنژ دست پیدا نمی کند.
هنگامی که هرکول باندینلی و دیوید میکل آنژ با هم در میدان سیگنوریا به نمایش گذاشته شدند، معاصران او اولین انتقادات را به آثار فانچلی به دلیل سنگینی، بی تحرکی و حتی نمایشی بودن ژست های شخصیت ها آغاز کردند. خود هنرمند Benvenuto Cellini جسد هرکول را "یک گونی پر از خربزه" توصیف کرد.
