ونسان ون گوگ

ونسان ون گوگ
ونسان ون گوگ
Anonim

ونسان ون گوگ در 30 مارس 1853 در زوندرت (هلند) به دنیا آمد و فرزند یک کشیش پروتستان بود، تحصیلات مذهبی و رابطه او با پدرش تأثیر تعیین کننده ای در زندگی او خواهد داشت.

در سال 1868، به دلایل نامعلومی دبیرستان را رها کرد، بنابراین تصمیم گرفته شد که هنر دلالگری را بیاموزد، که سه تن از عموهایش خود را وقف کردند، به این ترتیب او به خانه کوچ کرد. لاهه، لندن و پاریس.

ونسان ون گوگ
ونسان ون گوگ

آموزش خودآموخته هم در هنر و هم در دین در این مرحله آغاز می شود، با مطالعه نویسندگان متعددی مانند رامبراند یا میلت، هنر را راهی برای به اشتراک گذاشتن و درک احساسات با دیگران می بینند.

در طول اقامت خود در لندن، او با برادرش تئو، تنها کسی که تا زمان مرگش از او حمایت می کند، رابطه نزدیک برقرار می کند.

پس از از دست دادن شغل خود در گالری گوپیل در پاریس در سال 1876، او تصمیم می گیرد که کشیشی انجام دهد، به لطف پدرش، کلیسایی در بوریناژ (بلژیک) می گیرد، جایی که تصمیم می گیرد از مسیح تقلید کند و متواضعانه زندگی کند. همچنین خود را وقف هنر کند.

از آنجا به Drenthe و Nuenen نقل مکان کرد و کار خود را به عنوان یک نقاش به طور جدی آغاز کرد. در این سالها او با مطالعه تئوری رنگها در تکنیک خود پیشرفت زیادی کرد، موضوعی که او را بیش از پیش مورد توجه قرار داد. و این کلید کار او خواهد بود. از این مرحله، کار «سیب زمینی خواران» است که در آن او دهقانان را در محیطی تاریک و کلاستروفوبیک، به دور ازایده آل سازی جنسیتی.

در سال 1886 به همراه برادرش تئو به پاریس نقل مکان کرد و در آنجا نمایشگاه امپرسیونیست ها را دید. تئو پیشرفت های ارائه شده در هر اثر جدید را از نظر استفاده از رنگ ها مشاهده خواهد کرد و هر بار به نویسندگانی مانند سیگناک نزدیک تر می شود که باعث می شود پالت درخشان تری در او ایجاد شود.

ون گوگ همچنین جذابیت زیادی برای چاپ های ژاپنی احساس می کند که آنها را جمع آوری می کند و او را در طول کار هنری خود تحت تأثیر قرار می دهد، هم به دلیل ترکیب ساده آنها و هم برای استفاده صاف از رنگ.

رابطه او با پل گوگن در سال 1887 آغاز شد، وینسنت در او فرد مناسبی را برای تشکیل برادری هنرمندانی که همیشه آرزویش را داشت می بیند، از سوی دیگر گوگن در این رابطه راهی برای ورود به بازار هنر خواهد دید. توسط تئو، یک فروشنده بسیار با نفوذ در پاریس.

در فوریه 1888، ون گوگ تصمیم می گیرد به آرل نقل مکان کند، جایی که خانه زرد را در انتظار ورود هنرمندان دیگر اجاره می کند.

در این مکان است که او با استفاده از قلم موهای سریع و متفاوت برای هر عنصر و استفاده از رنگ ها بدون اختلاط یا مخلوط کردن ناقص آنها، بیش از پیش شخصیت خود را در نقاشی می یابد.

پس از تبادل نامه ها و خودنگاره ها، گوگن تصمیم می گیرد در اکتبر 1888 با وینسنت ملاقات کند. بنابراین هر دو هنرمند به دلیل اختلالات عاطفی ون گوگ، زمان همکاری و مشاجره را آغاز می کنند و در دسامبر زمانی که ونسان گوشش را برید پایان می یابد. بعد از دعوا.

ون گوگ در ماه می به سنت رمی نقل مکان خواهد کرددر سال 1889، پزشکان تشخیص دادند که او مبتلا به صرع است. در آنجا اتاقی برای ادامه نقاشی او ساخته شده است، این دوران بسیار پرباری از نظر هنری و در عین حال بسیار دشوار خواهد بود زیرا او دچار بحران های متعددی خواهد شد.

تئو او را متقاعد می کند که به Auvers-sur-Oise نقل مکان کند، در ماه مه 1990 می رسد، در آنجا با دکتر گچت ملاقات می کند، که او پرتره ای از او می کشد و پشتیبان او در آخرین ماه های زندگی او خواهد بود.

ون گوگ با شلیک گلوله به زندگی خود پایان می دهد، در 27 ژوئیه، هنگامی که به شدت مجروح شده برای نقاشی در مزرعه می رود، به اتاق خود باز می گردد و دو روز بعد در آنجا می میرد.

موضوع محبوب