Consecutio temporum

Consecutio temporum
Consecutio temporum
Anonim

La consecutio temporum، یک عبارت لاتین که در لغت به معنای «توالی زمان‌ها» است، عبارتی است که در دستور زبان سنتی -و به‌ویژه دستور زبان لاتین- استفاده می‌شود که مجموعه‌ای از قواعد دستوری را نسبت به محدودیت‌هایی که در زمان متحمل می‌شود، ایجاد می‌کند. و حال یک جمله فرعی با توجه به زمان و حالت جمله اصلی آن. این اصطلاح، همانطور که می گویند، نوع لاتین است، اما در تمام زبان های رومی نیز به کار می رود.

consecutio
consecutio

پس مفهوم متوالی موقت دلیل خود را برای وجود زمان‌های دستوری مختلف دارد: گذشته، حال یا آینده. بنابراین، با گنجاندن زمان معینی در جمله، جملات اطراف با زمان‌های خاصی مطابقت می‌کنند، تا زمانی که فرعی باشند. بنابراین، این طور نیست که هنگام اتخاذ یک جمله معین، زمان معینی، تابع آن نیز همان را اتخاذ کند; زبان عملاً با چنین محدودیت‌هایی مخالفت نمی‌کند. آنچه اتفاق می‌افتد یک محدودیت است، طیفی از زمان‌های قابل استفاده و طیف دیگری از زمان‌هایی که با زمان استفاده شده در جمله اصلی ناسازگار هستند.

بنابراین، اگر مثلاً در یک نقطه از فعل های «گفتن» و «بیا» برای ساختن یک جمله مرکب با آنها استفاده کنیم، ترکیب ها بسیارند. برای رجوع به حال می‌توان گفت: «می‌گوید می‌آید». و «قَالَهُ أَیْدَهُ» تا حال و آینده را ترکیب کند. و همچنین "می گویدکه آمده است» یا «او می گوید که آمده است» تا از حال به اضافه گذشته صحبت کنیم. حال در واقع محدودیت های کمی دارد.

حالا اگر بند اصلی یک زمان گذشته را بپذیرد، در بند فرعی محدودیت هایی پیدا می کنیم. بیایید ببینیم: «او گفت که می آید» گزینه درستی برای بیان گذشته به اضافه حال نیست. باید از چیزی مانند «او گفت که می‌آید» یا «او گفت که می‌آید» برای صحبت در مورد گذشته + آینده استفاده کنیم، یا اگر چیز مفصل‌تری می‌خواهیم: «او گفت که قرار است بیاید».

همانطور که مشاهده می شود، آنچه consecutio temporum تنظیم می کند، زمانی است که زمان های دستوری متفاوتی در یک جمله اتفاق می افتد. یا به عبارت دیگر، نظم های مطلوب را در استفاده از زمان های فعل ایجاد می کند.

در نهایت، و به عنوان نشانه، باید از اصطلاح کلمه "concordance" برای تعریف consecutio temporum اجتناب شود. در واقع، آنچه در اینجا مطرح می شود تطابق نیست، پدیده ای که بین صفت و اسم، بین ضمایر و نسبی، بین افعال جفتی و فاعل آنها وجود دارد. آنچه در اینجا اتفاق می‌افتد ترتیب زمان‌ها یا محدودیت زمان‌های مطلوب است، نه تطابق.

موضوع محبوب