
واژه یک ابزار دستوری است که برای فراخوانی (از این رو نام آن)، نام، تماس یا جلب توجه یک شخص - یا یک حیوان یا چیز تجسمی - هنگام اشاره به آن استفاده می شود.
واژه می تواند -و معمولاً- نام خاص یک شخص باشد، بنابراین ما اغلب از آن استفاده می کنیم، مانند زمانی که می گوییم:

بیا اینجا، Juan;
سکوت باش، پیتر; یا
چه غذایی می خواهید سفارش دهید، ترزا؟
در همه این موارد ما شخص مورد نظر را با نام خاص خود صدا می کنیم، به طوری که هیچ شکی وجود ندارد که منظور ما از چه کسی است.
اما نه تنها نامهای خاص میتوانند صدادار باشند. در واقعیت، حتی رایجتر است که ما افراد دیگر را با نامهای مشترک، هم آشنا یا محبتآمیز و هم حرفهای یا اجتماعی خطاب کنیم. بیایید به مثال های زیر نگاهی بیندازیم:
دیروز خیلی خوش گذشت، همکار!;
چه خبر است، عسل؟;
روزت چطور بود، مامان?;
چیکار کنم، دکتر؟ یا
هر چه شما بگویید، آقا
در همه موارد فوق، ما از یک شخص خاص استناد می کنیم، اگرچه نیازی به ذکر نام خاص او نیست. سه مورد اول (همکار، محبت، مادر) معانی شخصی متناسب با زمینه دوستی، زوج یا خانواده هستند. دو مثال آخر در عوض نمونه هایی از نوع هستندحرفه ای.
در رابطه با جایگاه صیغه در جمله، باید بگوییم که می تواند به هر جایی برسد. هم در ابتدا، هم در وسط جمله و هم در انتهای آن. بله، این ویژگی این است که همیشه - به جز اگر مقاصد شاعرانه ای داشته باشیم- که با کاما احاطه شده باشد. از آنجایی که عنصری با قصد خارجی به خود جمله است و در نتیجه جریان آن را قطع می کند، طبیعی است که هنگام تلفظ واکیتیو مکث دستوری داشته باشیم.
وقتی در ابتدای جمله می آید، اما می تواند با علامت دو نقطه و نه کاما دنبال شود ("Juan: غذا را درست کنید").
در برخی موارد، ندا به تنهایی ظاهر نمی شود، بلکه با ذره ای همراه است که آن را تحقیرکننده یا محبت آمیز می کند. این مورد «so» است، که معمولاً معنای خاصی از دوست نداشتن اضافه میکند («اگر به آن اعتماد ندارید آن را بررسی کنید، so smartass"); یا از «می» و «من»، که نزدیکی و محبت را به برخی از واژگان می افزایند («اینجاست، عزیزم »، یا «چیزی به من بگو، من گنج «).
مورد "my" همچنین می تواند برای نشان دادن سلسله مراتب در یک زنجیره فرماندهی، مانند ارتش ("کاپیتان من"). استفاده شود.